خانه خلاق سینمای ایران راهاندازی میشود
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۷۹۵۹۰
به گزارش گروه علم و پیشرفت خبرگزاری فارس به نقل از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، به منظور دانش افزایی فعالان سینما و بررسی آخرین دستاوردهای فنی جلوههای بصری ایران، بنیاد سینمایی فارابی با مشارکت ستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق، صندوق صنایع خلاق و مرکز نوآوری رایمون، رویداد تخصصی جلوههای بصری سینمای ایران را برگزار کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آیین اختتامیه رویداد جلوههای بصری، پرویز کرمی، رئیس مرکز و دبیر ستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق، گفت: ارتباط با هنر در ذات و فرهنگ ایرانیان است. بچههای ایران وقتی متولد میشوند و از وقتی روی قالی ایرانی چهار دست و پا راه میروند به اصطلاح سینماییها حرکت تراولینگ انجام میشود و رنگ، تصویر، نور، نمادها و کاراکترهای ایرانی و اسطورهای را میبینند اما وقتی به دانشگاهها نگاه میکنیم، ارتباط منطقی بین داشتههای تمدنی و فرهنگی و داشتههای بومی با فناوریهای روزآمد، و برگرفته از این کاراکترها و اسطورهها کم رنگ یا قطع میشود.
به گفته رئیس مرکز و دبیر ستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق سینمای ایران در دنیا دارای جایگاه ویژهای بوده و توانسته جوایز زیادی را از جشنوارههای جهانی از جمله دوبار جایزه جهانی اسکار را کسب کند اما در حوزه مرچندایز و بازار جهانی در زمینه جذب مخاطب و آثاری که در بازار پردازیها و انتقال مفاهیم باید باشد، فاصله داریم و شرکتهای دانشبنیان و خلاق میتوانند به خوبی این استانداردها را پیاده سازی و در کسب جایگاه به سینما کمک کنند.
وی با تاکید بر نقش شرکت های خلاق و خانههای خلاق و نوآوری، در انتقال مفاهیم علوم انسانی و تکمیل زنجیره ایده تا محصول در سینما ادامه داد: یکی از دلایل اینکه نتوانستیم در انتقال مفاهیم و تجربهها آنچنان که باید خوب عمل کنیم، ناقص بودن زنجیره هنر-صنعت سینما در ایران بوده که در این راستا معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تلاش میکند این زنجیره زیست بوم را در کشور کامل کند.
خام فروشی کاراکترها و شخصیتها
کرمی با بیان اینکه هنوز در ادبیات و هنر کاراکترها و شخصیتهای ما خام فروشی میشود، گفت: همانطور که همه مواد معدنی و مادی خود از جمله نفت، گاز و سنگهای تزئینی خام فروشی میکنیم، در ادبیات و هنر کاراکترها و شخصیتهای ادبیات و داشته های اساطیری ما نیز خام فروشی میشود.
رئیس مرکز فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق ادامه داد: ایران ادبیاتی بسیار غنی و کهن دارد و در این ادبیات کاراکترها، نمادها، اسطوره ها و شخصیت ها می توانند برای خلق آثار ادبی، فرهنگی، هنری و سینمایی در گونهها و ژانرهای مختلف و در صنایع خلاق و فرهنگی دستمایه خلق آثار هنری قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه اگر قرار است از خام فروشی جدا شویم و با فناوری و نوآوری فرهنگ، هنر و تمدن خود را ممزوج کنیم، نیاز به مرکز نوآوری و خانه خلاق و نوآوری داریم، گفت: هرکدام از کمپانیهای بزرگ چندین مرکز نوآوری سینمایی دارند اما در ایران این اتفاق نیفتاده و هنوز کاراکترها ادبیاتش جهانی نشدهاند.
باید با سینما تاریخ سازی کنیم
کرمی با بیان اینکه ما در ایران فیلم تاریخی میسازیم و غربیها با سینما تاریخ میسازند، گفت: باید در تاریخ جهانی نقش پر رنگ خود را دوباره احیا کنیم.
وی با اشاره به اهمیت راه اندازی خانههای خلاق و نوآوری در حوزه سینما افزود: کاری که معاونت علمی و فناری ریاست جمهوری با بنیاد سینمایی فارابی و وزارت ارشاد آغاز کرده، ایجاد خانه خلاق و نوآوری سینمای ایران است تا به واسطه آن بتوانیم داشتههای ادبی، هنری و فرهنگی خود را در حوزه فرهنگ و هنر را از طریق هنر صنعت سینما جهانی کنیم.
رئیس مرکز فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق با اشاره به اینکه خانههای خلاق و نوآوری باعث میشوند دنیای سینمای ایران به روز بماند، ادامه داد: خانه خلاق و نوآوری سینمای ایران برای ممزوج شدن هنر-صنعت سینما با نوآوری فناوریهای روزآمد که یکی از آنها جلوههای بصری به شمار میرود، هفته آینده عملیات اجرایی آن شروع میشود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: بنیاد سینمایی فارابی خانه های خلاق فرهنگ و هنر وزارت ارشاد فناوری های نرم و توسعه صنایع خلاق خلاق و نوآوری جلوه های بصری شخصیت ها سینمای ایران خانه خلاق خام فروشی رئیس مرکز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۷۹۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام